نقش موسیقی در بهبود جسم و روان انسان

ساخت وبلاگ

اندیشمندان و بزرگان موسیقی جهان، همواره انسان را به شنیدن موسیقی‌های غنی تشویق نموده‌اند و در علم روان‌شناختی امروز به این نتیجه رسیده‌اند که موسیقی نقش بسزایی در درمان برخی از بیماری‌های جسمی و روانی دارد.

موسیقی اثر مستقیمی بر نوروشیمی مغز، یعنی همان انتقال‌دهنده‌های عصبی و همچنین ترشح هورمون‌های درون‌ریز می‌گذارد، طبق تحقیقاتی که در دهه‌ی اخیر توسط دانشمندان و موزیسین‌های برجسته انجام شده است، موسیقی باعث افزایش تولید اندروفین و افزایش سطح ملاتونین و نوراپی نفرین و اپی نفرین و تحریک ترشح اوپیویید ها و در نتیجه آزادسازی دوپامین می‌شود و همچنین سطوح پلاسمایی هورمون اکسی توسین را افزایش می‌دهد. (مراجع پزشکی و روان‌شناختی)

موسیقی به‌طور کاملاً غیرارادی بر حس انسان تأثیر می‌گذارد و برای همین است که برخی از موسیقی‌ها در مراسم سوگ و برخی در مراسم سرور استفاده می‌شود، حتماً شما هم برخی از موسیقی‌ها با تمپو بالا را شنیده‌اید، ولی بازهم این نوع موسیقی‌ها شما را دچار حزن می‌کند و یا بلعکس یک موسیقی با تمپو پایین احساس نشاط را به انسان می‌دهد.

این امر در استفاده از گام‌های موسیقی خلاصه می‌شود، به عبارتی در اکثر اوقات گام‌ها هستند که بیان احساس می‌کنند، اگر بخواهم این موضوع را به زبانی ساده‌تر بیان کنم، می‌توانم به برخی از ملودی‌های کودکانه اشاره کنم، اگر شما هم ترانه‌ی عروسک قشنگ من را شنیده باشد متوجه خواهید شد باوجود تمپو پایین اثر، حس نشاط دارید، این اثر در گام ماژور (بزرگ) ساخته شده است و تمپو نقشی در حس شنونده ندارد، این اثر با وجود کودکانه و ساده بودنش قطعه‌ای بسیار زیباست که اگر موسیقی را کمی ریزبینانه‌تر دنبال کنیم، متوجه می‌شویم چه اثر مثبتی بر کودکان دارد.

موسیقی‌های کلاسیک یکی از راه‌های مبارزه با بی‌خوابی است، این نوع از موسیقی، سیستم عصبی سمپاتیک را کاهش داده و اضطراب، فشارخون و ضربان قلب را پایین می‌آورد، همچنین شل کردن ماهیچه‌ها و دور کردن فرد از افکار منفی اثرات مثبتی بر خواب می‌گذارد. (کتاب موسیقی‌درمانی)

اما یکی از مهم‌ترین استفاده‌های موسیقی در مورد نفس انسان می‌باشد.

نفس انسان، ماهیت وی است، زمانی که انسان در مسیر تغییرات مثبت قرار می‌گیرد و به دنیای ارزش‌ها قدم می‌نهد، نفس خویش را آماده‌ی مرحله‌ی تغییر می‌نماید، کسب دانش و آگاهی و بالا بردن دانایی در جهت کسب معرفت در این بین نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند، اما بایستی در نظر داشت همان‌گونه که انسان برای بقا نیازمند تغذیه‌ای مناسب می‌باشد، برای ماهیت خویش تغذیه‌ای مناسب نیاز دارد؛ نور، صوت و حس و افکار، منابع انرژی نفس هستند و ارتباط تنگاتنگ حس با صوت در اینجاست که بیشتر به چشم می‌خورد.

پنج حسی از برون میسور او          پنج حسی از درون مأمور او

ده حس است و هفت اندام و دگر    آنچه اندر گفت نآید می‌شمر (حضرت مولانا)

انسان پنج حس ظاهر دارد و پنج حس باطن، زمانی که انسان رابطه‌ی این حواس را لمس کند و بر عملکرد آن‌ها تسلط داشته باشد، کنترل حس یازدهم (ششم) خویش را در دست خواهد گرفت و این امری ناممکن نمی‌باشد.

عقل که حکم فرمانروای انسان را دارد، خواسته‌های نفس را توسط حواس دریافت می‌کند، حواس ناخالصی‌هایی دارد که عقل را گمراه می‌کنند، برای همین است که عرفا بر رهزن بودن حس شهادت می‌دهند، عقل همیشه اطلاعاتی را که دریافت می‌کند بدون کم‌وکاست به مرحله‌ی اجرا وارد می‌کند، حواس همیشه از جنس خود را جذب می‌کنند، در این بین باید ناخالصی‌های حس را جدا نمود تا اطلاعات صحیح به عقل داده شود تا عقل فرایند عملی سالم را آغاز کند.

حال در نظر بگیریم در میدان جنگ زیر بمباران دشمن هستیم، چه حسی به انسان دست می‌دهد؟

برخی از موسیقی‌ها حکم بمباران را دارد و اثری را که بر شنونده ایجاد می‌کند جبران‌ناپذیر است، شاید در کوتاه‌مدت اثر سوئی نداشته باشد ولی به‌مرور شنونده با موسیقی انس گرفته و عوارض پدیدار می‌شوند، می‌بایست به این درک برسیم که از انواع موسیقی در چه زمان‌هایی بهره ببریم، قطعاً انسان گاهی نیازمند شادی است و گاهی نیازمند غم، طبیعت انسان در اضداد خلاصه شده است و این امری غیرقابل انکار است.

موسیقی به طرز شگفت‌انگیزی بر آرامش و کاهش استرس تأثیرگذار است، استرس نه‌تنها به سلول‌های مغز آسیب وارد می‌کند بلکه باعث تضعیف و زوال حافظه می‌گردد، موسیقی‌های آرام موجب افزایش دوپامین و سرتونین شده و موسیقی‌هایی که با ریتم تند می‌باشند باعث افزایش کورتیزول می‌شوند (موسیقی‌درمانی نوشته دکتر زاده محمدی)

موسیقی تأثیر شگفت‌آوری بر بهبودی بیماری‌های روان‌تنی و افزایش ریکاوری در دوران نقاهت دارد و این مهم‌ترین دلیل است که موسیقی‌درمانی یکی از روش‌های مهم طب مکمل است، موسیقی‌درمانی یکی از شاخه‌های طب جایگزین است؛ در یونان باستان آپولو را خداوندگار طب و موسیقی می‌دانستند.

موسیقی یکی از داروهای ضد درد و یا به عبارتی مسکن می‌باشد، پس بهتر است در حیات امروزی که مواد شیمیایی در تغذیه و حتی اکسیژن مصرفی انسان خلل ایجاد کرده، به‌جای بستن خود به مسکن‌های شیمیایی، با گوش کردن به موسیقی‌های آرام و کلاسیک ملل مختلف از جمله موسیقی کلاسیک ایران (موسیقی دستگاهی) خود را به آرامشی بی‌مثال وصل کنیم.

بایستی به این باور برسیم که موسیقی ابزاری است برای ارتقاء جسم و روان، گوش کردن به موسیقی نیاز به تمرکز دارد، به‌طور مثال در هنگام مطالعه که نیاز به تمرکز می‌باشد، موسیقی‌های آشنا می‌تواند میزان درک مطلب را کاهش دهد، زیرا جذابیت‌های موسیقی ذهن را به سمت خود کشیده و شخص را از مطلب دور می‌کند.

موسیقی در بیشتر مقاطع و مراحل زندگی حضور دارد، حتی در بیشتر ادیان برای تأثیرگذاری بیشتر آموزه‌ها از موسیقی استفاده می‌شود، موسیقی‌هایی از قبیل موسیقی کلیسا که گروه کر مطالب مذهبی را با ساز ارگ می‌خوانند و یا در دین خودمان؛ آیات کتاب شریف را در دستگاه‌های عربی و ایرانی با نوایی زیبا اجرا می‌کنیم.

امروزه متأسفانه جهل و نادانی در انسان باعث شده که موسیقی را ابزاری برای ضد ارزش‌ها بدانند و حتی بسیار دیده شده که از موسیقی برای مصرف مخدرات بهره می‌برند، به‌طور مثال مهمانی‌های شبانه‌ای که در سطح شهرها برگزار می‌شود، افراد با مصرف مخدرات شیمیایی از موسیقی‌های مختلف برای بالا بردن لذت خویش بهره می‌برند، اما غافل از اینکه اگر موسیقی را کمی آگاهانه‌تر دنبال کنند، لذتی را که از آن می‌برند را به هیچ عنوان با لذت کاذب مواد مخدر عوض نمی‌کنند.

 

محمد بیشکی

عشق و عقل...
ما را در سایت عشق و عقل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aallami6 بازدید : 202 تاريخ : جمعه 5 خرداد 1396 ساعت: 20:38